جلوگیری از ترک تحصیل دختران عشایر در خوزستان با ساخت مدرسه
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۷۴۷۶۱
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما استان خوزستان، رضا فرامرزی گفت: در خوزستان مناطقی وجود دارد که دانشآموز باید مسیر ۲ ساعته را برای رسیدن به مدرسه با سرویس بپیماید و در این شرایط، تاسیس مدرسه شبانهروزی میتواند کمککننده باشد.
وی افزود: نرخ گذر تحصیلی میان دانشآموزان عشایری از متوسطه اول به دوم بسیار کم است و تنها یک سوم دانشآموزان به خصوص دختران وارد متوسطه دوم میشوند که یکی از دلایل ساخت مدارس شبانه روزی این موضوع است و امیدواریم بتوانیم تعداد ترک تحصیل را به کاهش برسانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرامرزی با بیان اینکه از مجموع ۸۰ مدرسه متوسطه اول عشایری استان، ۷۰ مدرسه مختلط هستند، ادامه داد: باتوجه به ممنوع بودن مدارس مختلط به ویژه در متوسطه دوم و تخصصی شدن دروس، ضروری است مدارس مجزا ایجاد شوند.
رئیس اداره آموزش و پرورش عشایری خوزستان با تاکید بر لزوم ایجاد مدارس جدید، اضافه کرد: منطقه اندیکا گستردهترین بخش حوزه آموزش و پرورش عشایری استان است و با توجه به بعد مسافتها در این منطقه، مقرر شده است یک مدرسه شبانهروزی دخترانه در این منطقه ساخته شود و این مدرسه شبانهروزی میتواند در سال اول حدود ۷۵ دانشآموز را پوشش دهد.
این مقام مسئول میگوید: در حال حاضر ۱۳ مدرسه شبانهروزی در آموزش و پرورش عشایری خوزستان وجود دارد که از این تعداد، ۴ مدرسه دخترانه و ۹ مدرسه پسرانه هستند و با ساخت این مدرسه جدید، تعداد آنها به ۱۴ مدرسه افزایش پیدا میکند.
وی گفت: درصورت ساخت این مدرسه در اندیکا، پیشبینی میشود ۲۰ تا ۳۰ نفر از دخترانی که ترک تحصیل کردهاند دوباره به مدرسه برگردند.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: ساخت مدرسه مدرسه شبانه روزی ترک تحصیل مدرسه شبانه روزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۴۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بندبازی مرگبار برای تحصیل
تمام دردشان فعلا نبود همین پل ساده است که چون ندارند، دانشآموزان کمسن و سال روستا مجبورند با طناب از روی رودخانه رد شوند. چند روز پیش فیلم یک دقیقهای از وضعیت عبور و مرور آنها در فضای مجازی داغ شدکه نشان میداد حوادث مرگباری جانشان را تهدید میکند. در روستای کورکچ ۱۵۰ خانوار زندگی میکنند اما پشت آن ظاهر سبز و دلگشا و آسمان آبیاش، مادرانی همیشه نگران سلامت فرزندان خود هستندکه اگر به مدرسه رفتند، دوباره زنده به خانه برمیگردند. داوود تائی از اهالی این روستا به جامجم میگوید، چون مدرسه ندارند، بچهها مجبورند از روی پل رودخانه عمیق کاجو رد شوند تا به روستای بجاربازار در ۱۰ کیلومتری کورکچ بروند. پلیکه تائی در موردش توضیح میدهد، دو تکه طناب و سیم ۲۰ متری است که دو طرفش به دو درخت بسته شده. دانشآموزان با دو دست طناب بالای سرشان را میگیرند و زیر پایشان هم سیم نسبتا نازکی وزن بدنشان را تحمل میکند تا داخل رودخانه نیفتند. آنها برای رفتن به مدرسه دو راه بیشتر ندارند؛ یا باید از روی پل معلق رد شوند یا از مسیر دیگری که کلی زمان میبرد:«بچهها پنج روز در هفته به مدرسه میروند و پنج دقیقه طول میکشد تا از روی سیم و طناب رد شوند که خطرات مختلفی مثل حمله گاندوها و غرقشدگی تهدیدشان میکند. اگر از روی طناب رد شوند، ۲۰ دقیقهای به مدرسه میرسند، در غیر این صورت، حدود ۵۰ دقیقه طول میکشد تا به مدرسه برسند.»دانشآموزان چارهای جز یادگیری بندبازی روی طناب را ندارند.کوچکترها باید اول تمرین حفظ تعادل کنند، چون زیرپا و بالای دستشان سیم و طنابی استکه دائم تکان میخورد. تائی یک بار شاهد سقوط دختربچهای به داخل رودخانه بوده:«یک بار در خانه بودم که یکدفعه صدای جیغ شنیدم. وقتی به رودخانه رفتم، دختربچهای را دیدم که به رودخانه سقوط کرده بود که او را نجات دادیم. اگر در تاریکی هوا، بچهای به رودخانه سقوط کند، ممکن است هیچکس نفهمد و حتی جسدش هم پیدا نشود.»
اسلم جدگال، معلم مقطع دبستان شهید مفتح روستای بجار بازار استکه دانشآموزان روستای کورکچ به آن مدرسه میروند. جدگال میگوید: دانشآموزانیکه از کورکچ میآیند، از نبود پل و جاده مناسب بسیار ناراحت هستند. سیل هم بیاید میشود قوز بالا قوز: «از بچهها میپرسم چرا دیر به مدرسه میآیید، میگویند هیچ راهی برای زود رسیدن به مدرسه نداریم. خطر عبور و مرور خودروهای سوختکش و حمله گاندوها هم وجود دارد. چون مسیر رفتن به مدرسه طولانی است، بچههای پایه اول خیلی میترسند. بعضی از بچهها دو سه سال سنشان بالاتر میرود و بعد به مدرسه میروند و اگر به دلیل دوری راه نتوانند بیایند، ترک تحصیل میکنند.»
به دنبال آرزوها
دو دانشآموزیکه پنج روز در هفته از روی پل معلق رد میشوند، کنار تائی ایستادهاند. هر دو ۱۲ ساله هستند. صدای شیطنت و خندههای ریز امیرحسین و معاوذ را میشنوم.
امیرحسین نمیترسی از روی پل رد بشی؟
چرا میترسم غرق شوم یا بیفتم تو آب و گاندو منو بخوره.
تو که اینقد میترسی چطوری میری روی طناب؟
چون درس خوندن برام مهمه.
چرا؟
چون میخوام دکتر بشم.
معاوذ تو هم میترسی؟
آره خیلی.
خب چرا میری رو پل؟
چون تنها امید خانوادمم. نمیخوام زندگیام مثل اونا بشه.
تو میخوای چیکاره بشی؟
معلم.
آرزوت چیه؟
دلم میخواست تو روستامون مدرسه داشتیم و مجبور نبودم از رو پل رد بشم و این همه راه برم.